معنی جهانگرد هلندی قرن 17

حل جدول

جهانگرد هلندی قرن 17

تاسمان


نقاش هلندی قرن 17

رامبراند


جهانگرد

گردشگر، توریست، سیاح

گیتی‌نورد

گیتی نورد

توریست

سیاح

فرهنگ فارسی هوشیار

کعبه جهانگرد

گتک جهانگرد گواژ: خور


جهانگرد

آنکه در قطار عالم بسیار سفر کند، سائح

فرهنگ معین

جهانگرد

(~. گَ) (ص فا.) سیاح، کسی که زیاد سفر می کند.

فرهنگ عمید

جهانگرد

کسی که در شهرها و کشورها می‌گردد و سیاحت می‌کند، جهان‌نورد، گردشگر، سیاح، توریست،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جهانگرد

جهاندیده، سیاح

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

جهانگرد

Tourist (m), Touristin (f)

واژه پیشنهادی

جهانگرد

زمین پیما

معادل ابجد

جهانگرد هلندی قرن 17

732

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری